یک سوال مناسب - 3

نظر شما در مورد مطالب این وبلاگ چیست؟


آمار مطالب

کل مطالب : 371
کل نظرات : 2

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 15

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 37
باردید دیروز : 0
بازدید هفته : 37
بازدید ماه : 102
بازدید سال : 20252
بازدید کلی : 189560

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 37
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 37
بازدید ماه : 102
بازدید کل : 189560
تعداد مطالب : 371
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1

تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : صلاح الدین احمد لواسانی
تاریخ : دو شنبه 18 شهريور 1392
نظرات

یک سوال مناسب:


گفتاری از: صلاح الدین احمد لواسانی
سوال سوم : آيا ** حق با مشتریست ** ؟
*************************************

استاد : نظرت درمورد این جمله چیه؟

"" حق با مشتری است ""

شاگرد : یعنی تا زمانی که مشتری هست ما هستیم و موفقیت و پیشرفت و درآمد و آینده ما رو تک تک مشتری هامون شکل میدن  ، یعنی ما بدون مشتری : ورشکستگی،  پس  باید   هرچه او می خواهد  و میگوید بفروشیم

استاد : میخوای نظر من رو بدونی درمورد این جمله

شاگرد : صد البته

استاد : این جمله بیمعنی ترین ، دروغترین و مزخرف ترین جمله در تاریخ تجارت است  و اگر شما تا حالا با  همچین  دیدی بازار یابی می کردی ، همه تجارب وابسته به اون را بریز ، و همه کسانیکه این را به توآموختند ، از لیست  دوستانت خارج کن ، چون :

دشمن دانا بلندت میکند

بر زمینت می زند نادان دوست

شاگرد : اگه شما بخواین ، خلاف این جمله رو بگین ، با تمام آموخته ها و تجارب من و خیلیای دیگه مخصوصا  تمامی سمینارهای بازاریابی و ....  دیگه ،  دارین مخالفت میکنید و نظر جدیدی رو مطرح می کنین .

استاد : نه این قدیمیترین و قدرتمند ترین نظریه تجارت است که من شفاف سازیش می کنم . به زبان قابل فهم همه آنچه را که  گفتی جاش توی  سطل زباله است . فقط با چند جمله بهت اثبات میکنم

شاگرد : بفرمایید

استاد : هر چند وقتی بگویم آنقدر بدیهی بنظرمی رسدکه تعجب خواهی کرد  از اون.

ü     شما خودت برای خرید لباس تصمیم می گیری؟ یا کسی به تو کمک می کند؟

شاگرد : برای خریدش خودم تصمیم می گیرم ، ولی  برای انتخابش از کسی کمک می گیرم.

استاد  :

ü     شما خودت تصمیم می گیری چه رنگی و چه مدلی لباس بپوشی؟ یا آنکسی که به شما کمک می کند تصمیم می گیرد شما چه رنگ یا مدلی لباس بپوشید

شاگرد : نه به تنهایی ، دوستانم فقط نظر میدن . انتخاب نهایی با خودم  هست.

استاد :

ü     آیا به بازار می روید و لباس مورد نیاز را می خرید؟

شاگرد : بله  به بازاار می روم و خرید  می کنم.

استاد :

ü     آیا تا بحال شده لباسی سفارش بدهید تا برایتان بدوزند

شاگر : آره ولی انگشت شمار

استاد : شما به بازار میروید و از میان تولیدات موجود مدلی را انتخاب می کنید و می خرید

شاگرد : بله

استاد : و انتخاب را حق خود می دانید بعنوان مشتری

شاگرد : بله

استاد :  آیا واقعا" شما حق انتخاب دارید؟ یا بعبارت دیگر آیا حق باشمای مشتریست؟

شاگرد : حق انتخابمون بین انتخابای اوناست

استاد : پس حق شما محدود به انتخاب آنچه که آنها می گویند خوب است ،  می باشد

شاگرد : به معنای واقعی تو این زمینه حق انتخاب نداریم ولی این مساله رو نمیشه به همه چی تعمیم داد

استاد :  بر عکس  ، به همه چیز میشه تعمیم داد . به هر چیزی که فکرش را بکنی ، همیشه حق با آنهاست ، آنها می گویند :

چه بخوری

چه بپوشی

چه ماشینی سوارشوی

چه موبایلی دست بگیری

چه نانی بجویی

همه چیز در اختیار آنان است ، حتی سلیقه تو را درانتخاب همسر اگر سودی درش باشد. تغییر خواهند داد،

رنگمو

رژ لب و گونه

رنگ کرم پودر

اسپری زیر بغل

حتی مدل دستگاه اپیلاسیون اعضای بدن

حالا بگو حق باکیست؟

شاگرد  :  دچار تناقض و دوگانگی شدم

استاد : نگفتی حق با کیست؟میدونی یک ساختمان نود سال ساخت رو چیکار می کنن؟ می کوبنش دوباره می سازنش .

شاگرد : منظور شما اینه که همیشه حق با تولید کننده ست؟

استاد : همیشه حق باکسانی است که نظراتشون را به جامعه و مصرف کننده دیکته می کنند ، نه لزوما تولیدکننده ،  اگرکالایی دربازارموفق به عرضه نمی شود این معنی اش این نیست که حق با مشتری ست بلکه به آن معنی است . که تولید کننده راه درستی برای تحمیل  آن  به  مشتری  انتخاب  نکرده .

 شاگرد : این تو بعد کلان جواب میده نه تو بعد خرد و کوچیک

استاد  : مثلا" ، ..........  یه بعد کوچیک بگو ببینم. مثال بزن.

شاگرد : مثلا من باید تولید کننده باشم تا مشتری از بین محصولاتی که من تولید کردم انتخاب کنه

استاد  :  نه ..... ،  اصلا اینطور نیست.

شاگرد : ولی اگه من نقش توزیع کننده رو داشته باشم چی؟ اصلا مگر این که محصول من انحصاری باشه تا مشتری محصولات منو انتخاب کنه ،  ولی اگه من رقیب داشته باشم حق با مشتریه

استاد  : بازاریاب خوب کسی است که بتواند بنجل ترین کالا را با بالاترین قیمت به مشتری بفروشد، سرمشتری منت بگذارد. و او را به خاطرمحبتی که بهش کرده مرهون خود سازد. اگر رقیب نداشته باشی که نمیشی تاجر یا بازار یاب ، میشی؟ ..........  نه نمیشی.............. محصول انحصاری که بازاریاب نمی خواد می خواد؟ ..........  شیر دولتی بیار  ، ..........   همه در دکونت صف می بندن ............ ما داریم درمورد رقابت تجاری و اینکه حق با کیست حرف می زنیم. ............ توی دانشگاه کسی رو دارین از بچه هاکه خیلی توی چشم باشه؟ همه دنبالش باشن ببین چه میکنه ؟

چی میپوشه ؟

چی می خوره؟

چی میخونه؟

 شاگرد  :  آره

استاد :  چند نفر؟ پسر و دختر؟

شاگرد :  پسر یه نفر ولی دخترا زیادن

 استاد : خب ،  کفش فروش ها همیشه مدلهایی دارن که فروش نرفته ،  به بیست درصد قیمت حاضرن بفروشنش ، ...........  برو باهاشون قرار بزار همه موجودی فلان مدل اسپورت را می خوای  ، بعد با اونایی که  بچه هایی که مورد توجه هستن قرار بزار چند روز نمونه اون کفش ها رو پاشون کنن. در ازای فلان مبلغ .........

شاگرد :   اونارو تبدیل به مد می کنن و چند برابر قیمت می فروشم .

 استاد :  بله ،  دقیقا" ،  .........  یه مشت بنجل رو که تا دیروز کسی نگاهش هم نمی کرد به دو برابر قیمتی که فروشنده توی مغازه التماس می کرد و  نمی  خریدن  .........  می فروشی.

ایا  هنوز هم  فکر میکنی  * حق با  مشتریست  * ؟


تعداد بازدید از این مطلب: 387
موضوعات مرتبط: , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








رادیو اینترنتی صدای  ایران

این وبلاگ کشکولی بزرگ است ، که همه آثار خود را در آن ریخته ام . و به همین جهت بسیار شلوغ و پر هرج و مرج است. به همین دلیل تعدادی وبلاگ تخصصی و موضوعی ایجاد کردم. که لینک شان را خواهم گذاشت.


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود